مجله دانشمند

مجله دانشمند
علمی،خبر،بیوگرافی،فیلم و تلویزیون،سرگرمی،آموزشی،دانلود،داستان و.... و ..... و....... 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی سرگرمی آموزشی دانلود هر چی بخوای و آدرسaigmblog.lxb.irلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به وبلاگ ما اطمینان کنید. می توانید ما را با آدرس  زیر نیز  ما را لینک کنید:

www.aigmblog.loxblog.com

در صورتی که لینک شما در وبلاگ ما ثبت نشد لطفا به ما اطلاع دهید تا در صورت وجود لینک ما در وب سایت شما ما شما را لینک کنیم.

با تشکر

 





 

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
 
 
برای دیگر کاربردها اسب (ابهام‌زدایی) را ببینید.
اسب
وضعیت بقا
رام‌شده
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: فردسمان
تیره: اسبیان
سرده: Equus
گونه: E. caballus
نام علمی
Equus caballus
کارل لینه، ۱۷۵۸
مترادف‌ها

Equus ferus caballus (متن را ببینید)
Equus laurentius

واژه اسب (Aspa)(آفریده نیک) که در اوستا آمده است، خود یک واژه، از دوره پیش از تاریخ و به احتمال زیاد مادی(پارتی، اوستایی)است، و در پارسی باستان (asa)بوده و در سانسکریت(acva) آمده است. و بسیاری از نامها ی اساطیری در متون کهن از این واژه گرفته شده است، به مانند: «اسپریس» به معنی میدان اسب دوانی و «اسپست» به منای یونجه که با تلفظی متفاوت به برخی زبانهای دیگر منتقل شده است.[۱]

نام اسب همواره با واژه‌هایی مانند چابکی همراه بوده‌است. پیشینیان برای اسب‌های خود احترام بسیاری قائل بودند به گونه‌ای که صاحب اسب، نیاکان اسب نژادین خود را تا ۱۲ نسل پشت می‌دانست و به هنگام مرگ اسبش به شدت غمگین می‌شد.[نیازمند منبع] همچنین اسب را جانوری نجیب نیز می‌شناسند. ولی در هنگام خشم اسب نزدیکی به او بسیار خطرناک است.

محتویات

  [نهفتن

نام اسب‌های گوناگون در زبان فارسی [ویرایش]

سر یک اسب در یکی از مینیاتورهایایرانی مربوط به یکی از دست‌نوشته‌هایمثنوی مولوی از سال ۸۹۱ق./۱۴۸۶م.
  • اَبرَش: اسبی که در پوستش لکه‌هایی به غیر از رنگ اصلی‌اش وجود داشته باشد.
  • باره یا بارگی: به معنی مطلق اسب گفته می‌شود و ربطی به باربری ندارد.
  • بالاد و بالاده: اسب تندرو یا اسب یدکی.
  • بوز: اسب نیله (کبودرنگ).
  • توسن: اسب سرکش.
  • جُرده: اسب اخته.
  • چرمه: کلا به معنی اسب[۲]، یا اسب سپید یا اسبی که دست و پایش سپید باشد.
  • خنگ: اسب سپید.
  • سمند: اسب زرد.
  • شولک: اسب تیزرفتار[۳]
  • نَوَند: اسب تندرو.
  • یَکران: اسب نژاده و نجیب.

عمر خیام در کتاب نوروزنامه نام گونه‌های اسب را چنین بیان می‌کند:

  • الوس‌چرمه، سرخ‌چرمه، تازی‌چرمه، خنگ، بادخنگ، مگس‌خنگ، سبزخنگ، پیسهٔ کمیت، کمیت، شبدیز، خورشید، گور سرخ، زردرخش، سیارخش، خرماگون، چشینه، شولک، پیسه، ابرگون، خاک‌رنگ، دیزه، بهگون، میگون، بادروی، گلگون، ارغون، بهارگون، آبگون، نیلگون، ابرکاس، باوبار، سپیدزرده، بورسار، بنفشه‌گون، ادس، زاغ‌چشم، سبزپوست، سیمگون، ابلق، سپید، سمند.
$rating_widget_type='rate';$rating_widget_theme=10;$rating_widget_color='FFFFFF';$rating_widget_url='';

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 20 اسفند 1390برچسب:اسب, ] [ 17:41 ] [ علیرضا ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ ما خوش آمدید. آرزوی ما افزایش علم شماست.لطفا در وبلاگ ما نظر داده و با کلیک روی +1 ما را در گوگل محبوب کنید.
موضوعات وب
امکانات وب